عفتزایی عشق و آلودهدامنی هوس
عشق پاک عفتزاست. عاشق صادق هم خود باحیا، عفیف و پاکدامن است و هم حیا، عفت و پاکدامنی محبوب را میطلبد، بر عکس هوس شعلهور که پردهدر گستاخ، فحشاطلب و آلودهدامن بار میآورد. قرآن داستان عشقهایی را بیان میکند که بعضی ناب و پاکاند و بعضی هوس شعلهور تا راهنمای موقتطلبان باشد.
دختر شعیب(ع) و موسی(ع)، عاشقان پاکدامن
موسی(ع) جوانی است رعنا، بلندقامت، باحیا، پاکدامن، قوی و نیرومند که با یک ضربه مشت، ظالمی را از صفحه روزگار محو کرده است.
این جوان رعنا که مطلوب هر دختر جوانی است، از سرزمین ظلم و ستم فرعونی فرار کرده و به سرزمین شعیب(ع) وارد شده و کنار چاه آب زیر سایه درختی آرمیده است که میبیند مردانی چوپان برای آب دادن گوسفندان خود به سوی چاه هجوم آورده و با پر کردن آبشخورها، گوسفندانشان را سیراب میکنند و آن طرفتر دو دختر جوان، باحیا، عفیف و رعنا در کناری جلوی گوسفندان خود را گرفتهاند و نمیگذارند به سوی آبشخورها هجوم آورند. موسی(ع) از این همه عفت و حیا و پاکدامنی در کنار آن رعنایی به تعجب میافتد و نزد آنان میآید و احوالشان را جویا میشود. آنان با لحن عفیفانه و معصومانه ی خود وی را آگاه میکنند که پدرشان شعیب پیامبر، پیر و از کار افتاده است و برادر یا مرد دیگری در خانوادهشان نیست که چراندن و چوپانی گوسفندان را عهدهدار شود.
از اینرو خود مجبورند این وظیفه را عهدهدار شوند و چون نمیخواهند از حریم عفاف و پاکی خارج شوند و به هم نشینی و اختلاط گناهآمیز با مردان تن دهند، در چرانیدن و آب دادن گوسفندان همیشه از چوپانان مرد کناره میگیرند و به هنگام آب دادن صبر میکنند تا آنان دور شوند آنگاه بر آبشخور وارد میشوند. موسای جوان به این همه حیا، عفاف، پاکدامنی و احساس مسئولیت عشق میورزد و فتوّت، جوانمردی و ظالمستیزیاش او را به دفاع از این دختران مظلوم وا میدارد.
دختران شعیب هم این جوان رعنا، قوی، بلندبالا، چهارشانه، باحیا، مؤمن و پاکدامن را متفاوت با مردان اطراف خود میبینند و مشاهده میکنند که چگونه به دفاع از آنان همه چوپانان را از آبشخور کنار میزند و دلو سنگینی را به تنهایی از چاه بالا میکشد و گوسفندان را سیراب میکند.
به طور طبیعی موسای جوان به این دختران ارزشمند علاقهمند میگردد و آن دختران نیز چنین جوان رعنا، قدرتمند و جوانمردی را همان مرد ایدهآل رؤیاهای خود مییابند ولی هیچ کدام از دو طرف عجله نمیکند و حریم عفت و حیا را لکهدار نمیکند و علاقه مکنون قلبی خود را آشکار نمیکند اما رسیدن به آرزوی قلبی خود را از خدا میطلبند و خداوند هم آن چنان که وعده داده، آرزوی بندگان مؤمن خود را برآورده و نیازهای طبیعی آنان را به بهترین وجه برآورده میگرداند.
این سخن موسای جوان بعد از روانه کردن دختران است که متضرعانه به درگاه خدا عرض حاجت میبرد:
«رَبِّ اِنی لِمَا اَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خیرٍ فقیرٌ؛
پروردگارم، من به خیری که از جانب تو باشد نیازمندم.» (قصص، 24)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
عشق های آتشین؛ رهگذر خطرناک در مسیر زندگی جوانان
راه های پیشگیری از انحراف فکری جوانان
هفت هشدار برای دوران عقد
نکته ای که پیش از ازدواج باید بدانید
خواستگاری قرآنی
نامزدی موفق (3)
ازدواج آب و آیینه
اعتماد به نفس و راههای تقویت آن
اعتماد به نفس و تغییر
اعتماد به نفس چیست؟
اعتماد بنفس خود را افزایش دهید
ارتباط موثر اجتماعی و موفقیت
چهل پرسش خودشناسی
نقش معلم در خود شکوفایی
[همه عناوین(227)][عناوین آرشیوشده]