سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه با کسی که از مدارایش ناگزیر است مدارا نمی کند، حکیم نیست . [امام علی علیه السلام]
 
چهارشنبه 90 اردیبهشت 14 , ساعت 12:22 عصر


بررسی مقابله های دینی در افراد معتاد و غیر معتاد
پژوهش حاضر یک مطالعه پس رویدادی است که به منظور بررسی میزان به کارگیری مقابله های دینی افراد معتاد در مقایسه با افراد غیر معتاد انجام گرفته است. آزمودنی های پژوهش به تعداد 65 نفر (34 فرد معتاد و 31 فرد غیر معتاد) از مراجعان به مراکز خود معرّف شهر زاهدان و همراهان این مراجعان انتخاب و از نظر متغیرهای سن, جنسیت و شغل همتاسازی شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه مقابله دینی گردآوری شد و با استفاده از آزمون آماری t و ضریب هم بستگی پیرسون تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که افراد معتاد در مقایسه با افراد غیر معتاد در مواجهه با استرس به طور معناداری کمتر از روش های مقابله دینی استفاده می کنند. بین سن افراد و به کارگیری مقابله دینی رابطه معناداری مشاهده نشد. به علاوه, بین افراد با تحصیلات پایین تر و بالاتر از دیپلم در میزان به کارگیری مقابله دینی تفاوت معناداری مشاهده نشد. این نتیجه در درون هر گروه به طور مجزا نیز تأیید شد.
مقدمه
امروزه گسترش روزافزون سوءمصرف مواد مخدر در کشور ما به عنوان یک معضل اجتماعی در ابعاد جسمی و روانی قلمداد می شود. به طوری که اعتیاد و عوارض ناشی از آن در زمره مهم ترین معضلات جامعه بشری به شمار می آید که در علت شناسی آن, علل متفاوتی مطرح شده است, از جمله این عوامل روان شناختی می توان به کارگیری روش های مقابله ناکارآمد اشاره کرد(سرگلزایی, 1380).
مقابله عبارت است از تلاش برای رویارویی با موقعیت ها, مشکلات و کنترل شرایطی که بالقوه فشارزا ارزیابی می شوند. شیوه های مقابله, توانایی های شناختی و رفتاری هستند که به دست افرادی که با استرس سر و کار دارند, به کار گرفته می شود (آلدوین(Aldwin) و کوین(Coyne), 1989, به نقل از هینز(Hynes) و همکاران, 1992). در همین راستا, مقابله دینی به عنوان روشی که از منابع دینی مانند دعا و نیایش, توکل و توسل به خداوند و برای مقابله استفاده می کند, تعریف شده است(کارور(Carver) و همکاران, 1989).
نقش دین در مداوا و کاهش رنج های انسانی از سالیان پیش شناخته شده است (ساچمن و ماتیوز 1988, به نقل از رابرت 1992). امروزه محققان روان شناسی و علوم رفتاری متفق القولند که بین دین دار بودن و سلامت جسمانی و روان شناختی هم بستگی مثبت و معناداری وجود دارد و در این راستا, حمایت های تجربی فراوانی هم فراهم کرده اند (رابرت, 1992; تیکس(Tix) و همکاران, 1998; بیکل(Bikel) و همکاران, 1998).
دین و مذهب از ارکان اصلی فرهنگ هر ملتی است و ارزش ها و معتقدات دینی در شکل دادن به سبک زندگی افراد نقش مهمی را ایفا می کند و روش زندگی یکی از شاخص های مهم سلامت افراد جامعه, از جمله سلامت روان است (داویدیان, 1376).
برخی متفکران معتقدند که دین منبعی حمایتی برای افراد است تا در مواجهه با مشکلات کمتر آسیب ببینند, چرا که افراد متدین روش های مقابله ایِ متفاوتی دارند که در مواجهه با حوادث فشارزای زندگی می توانند کمک کننده باشند, داشتن معنا و هدف در زندگی, احساس تعلّق داشتن و برخورداری از منابع حمایتی فراوان, امیدوار بودن و اتکا به کمک و یاری خداوند در شرایط فشارزای زندگی, حمایت و کمک از روحانی و کشیش, همگی از جمله منابعی هستند که افراد متدین با برخورداری از آنها می توانند در رویارویی با مشکلات زندگی آسیب کمتری را تجربه کنند, به علاوه, دین می تواند بر فعالیت های مقابله ای افراد از طریق مجهز ساختن آنها به گنجینه ای از شیوه های مقابله ای تأثیر بگذارد. افراد متدین می توانند از ابعاد مختلف روانی, شناختی, بین فردی و اجتماعی اعتقادات دینی شان به منظور سازگاری بهتر با موقعیت های فشارزا کمک بگیرند و از آن جا که مقابله دینی بر باورها و فعالیت های دینی متکی است, از این طریق به افراد در کنترل استرس های هیجانی و ناراحتی فیزیکی کمک می کند (رابرت(Robert), 1992).
دین به عنوان یک شیوه و سبک زندگی, منبع حمایتی مناسبی برای افراد فراهم کرده و آنها را به انواع مهارت های مقابله ای کارآمد مجهز می سازد که در برخورد با استرس های زندگی کمک کننده هستند (کارور و همکاران, 1995, به نقل از: پهلوانی 1375).
داشتن معنا و هدف در زندگی, انجام اعمال دینی و رعایت دستورات الهی و غیره همگی در تجهیز مناسب فرد برای رویارویی با استرس, منابع و لوازم اساسی هستند (اردوباری, 1366; اصفهانی, 1374). یافته های اخیر نشان داده اند که مقابله های دینی به عنوان منبع حمایت عاطفی و هم چنین وسیله ای برای تفسیر مثبت حوادث زندگی, می توانند به کارگیری مقابله های بعدی را تسهیل کنند, از این رو, به کارگیری آنها می تواند برای بیشتر افراد سودمند باشد (کارور و همکاران, 1989).
مطالعات علت شناسی در خصوص سوء مصرف و وابستگی به مواد به رابطه بین استرس, مقابله و اعتیاد تأکید داشته و مصرف مواد را در شرایط استرس آور به عنوان یک سبک مقابله ای ناکارآمد تلقی کرده که می تواند به عنوان سیکل معیوب عمل کرده و ادامه مصرف را باعث شود (جوانبخت, 1378; کوئینگ(Koening) و همکاران, 1992; نیل من(Nealman) و پرساد (Persaud), 1995). پژوهش ها نیز بیان گر آنند که معتادین در مقایسه با افراد بهنجار بیشتر از روش های مقابله ناکارآمد و متمرکز بر هیجان و کمتر از روش های مقابله متمرکز بر مسئله در رویارویی با استرس استفاده می کنند (پهلوانی و همکاران, 1378; جوانبخت, 1378). هم چنین فقدان اعتقادات دینی به عنوان یک عامل پیش بینی کننده قوی در مصرف مواد مخدر مطرح شده است (گورساچ وهمکاران, 1981 به نقل از کوئینگ, 1992).
گارتنر (1996) طی مرور یازده پژوهش دراین خصوص اظهار داشت که داشتن اعتقادات دینی با کاهش استفاده از مواد مخدر مرتبط است (به نقل از: بیکل و همکاران, 1998).
لارچ و هاگس(Larch & Hughes, 1985) طی پژوهشی که بر روی 14000 نفر انجام دادند دریافتند که هر اندازه اعتقادات دینی فرد قوی تر باشد, میزان سوءمصرف مواد کاهش می یابد. کوئینگ و همکاران (1992) طی پژوهشی دریافتند هر اندازه فرد خودش را کمتر متدین گزارش کرده و کمتر از راهکارهای دینی در زندگی استفاده کند, احتمال سوء مصرف مواد و داروهای محرک در او بیشتر است.
نکته مهم تر این که دین دار بودن (به ویژه دین درونی) نه تنها در گرایش و مصرف مواد نقش پیش گیری کننده دارد, بلکه در ترک مصرف مواد نیز عامل مؤثری است. ویلسون (1968) طی بررسی های خود به این نتیجه رسید که وقتی فرد مصرف مواد را کنار می گذارد که یک تغییر مثبت در او نسبت به دین ایجاد شده باشد. حتی برخی پژوهش گران بر این باورند که اثرات مفید گروه الکلی های بی نام در کمک به ترک الکل به ابعاد دینی و معنوی برنامه های دوازده گانه ترک مربوط است (به نقل از: کوئینگ و همکاران, 1992).
با توجه به پژوهش های پیشین در تأیید نقش باورها و اعمال دینی در پیش گیری و درمان اعتیاد و تأکید فزاینده روان شناسان بر نقش شیوه های مقابله در سبب شناسی سوءمصرف مواد, پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میزان به کارگیری مقابله های دینی در اعتیاد اجرا شد. در این مطالعه سعی شده است تا میزان به کارگیری مقابله های دینی در افراد معتاد با غیر معتاد صورت گیرد و نقش تحصیلات و سن در به کارگیری راهبردهای مقابله دینی مطالعه شود.
روش پژوهش
مطالعه حاضر نوعی مطالعه پس رویدادی است که با هدف مقایسه میزان به کارگیری مقابله های دینی افراد معتاد و غیر معتاد اجرا شد. بدین منظور, دو گروه معتاد (34نفر) و غیر معتاد(31نفر) انتخاب شدند. گروه معتادان از بین مراجعان به مراکز خود معرف ترک اعتیاد شهر زاهدان انتخاب شدند و آزمودنی های گروه آزمایشی نیز از بین همراهان غیر معتاد افرادی که برای ترک اعتیاد مراجعه می کردند, انتخاب شده و با توجه به متغیرهای سن, جنسیت و شغل همتاسازی شدند. گفتنی است اجرای پژوهش بر روی 90 نفر انجام شد, ولی در تحلیل نهایی برخی پاسخ نامه ها به دلیل نقص در تکمیل اطلاعات, حذف شدند و در نهایت, فقط نتایج 65 آزمودنی تحلیل شد.
جمع آوری اطلاعات با (پرسش نامه مقابله دینی) به شکل انفرادی صورت گرفت. پرسش نامه مقابله دینی شامل 34 عبارت است که براساس مقیاس چهار گزینه ای لیکرت نمره گذاری می شود. حداکثر نمره فرد در این آزمون 102 است که هر چه فرد در این آزمون نمره بالاتری کسب کند, دلالت بر استفاده بیشتر از مقابله دینی دارد. این پرسش نامه را در سال 1375, پهلوانی, دولتشاهی و واعظی تهیه و در پژوهشی مجزا اعتباریابی کرده اند. اعتبار این آزمون با استفاده از روش بازآزمون 82% بود. نتایج با استفاده از آزمون آماری t و ضریب هم بستگی پیرسون تجزیه و تحلیل گردید.
نتایج و بحث در نتایج
هم چنان که گفته شد, در این پژوهش دو گروه معتاد و غیر معتاد که جمعاً 65نفر بودند, شرکت داشتند. ویژگی های جمعیت شناسی افراد دو گروه در متغیرهای تحصیلات, شغل و دین در جدول شماره1ـ1 ارائه شده است.
جدول شماره 1ـ1: ویژگی های دموگرافیک دو گروه در متغیرهای تحصیلات, شغل و دین
متغیرها
تحصیلات
بی سواد ابتدایی سیکل دیپلم بالاتر از دیپلم
شغل
کارگر کارمند آزاد کشاورز سایر
مذهب
تشیع تسنن
گروه
معتاد
غیرمعتاد
12% 22% 29% 28% 9%
9% 20% 27/5% 31% 11/5%
21% 31% 30 % 5% 13%
20% 40% 24 % 3% 13%
85% 15%
90% 10%
تعداد زن ها در هر گروه معتاد و غیر معتاد 8 نفر بود. به علاوه, آزمون t بین دو گروه از لحاظ سن تفاوت معناداری را نشان نداد, یعنی دو گروه از لحاظ سن با یک دیگر تفاوت معناداری نداشتند (جدول2ـ1)
جدول2ـ1: میانگین, انحراف معیار و نتایج آزمون t در گروه از لحاظ سن
سن
میانگین
انحراف میعار
tآزمون
P
گروه
معتاد
غیر معتاد
55 / 32
8 / 35
3 / 9
10
1 / 1
05 / 0
N.S
05 /t68 / 1 = (65)
Not significant
برای آزمون فرضیه اول پژوهشی مبنی بر این که افراد غیر معتاد نسبت به افراد معتاد بیشتر از مقابله های دینی استفاده می کنند, میانگین نمره آزمودنی های دو گروه در پرسش نامه مقابله دینی با هم مقایسه شد که نتایج در جدول 3ـ1 ارائه شده است.
جدول3ـ1: میانگین, انحراف معیار و نتایج آزمون t دو گروه در مقابله دینی
مقابله دینی
میانگین
انحراف میعار
tآزمون
سطح معنی داری
گروه
معتاد
غیر معتاد
81 / 70
*
87
02 / 10
8 / 8
7 / 3
000 / 0
05 /t68 / 1 = (65)
*Significant
هم چنان که در جدول3ـ1 مشاهده می شود, نتایج آزمون t تفاوت معناداری را بین افراد معتاد و غیر معتاد در به کارگیری مقابله های دینی نشان داد, یعنی افراد معتاد نسبت به افراد غیر معتاد به طور معناداری کمتر از شیوه های مقابله دینی در رویارویی با استرس ها استفاده می کنند. این یافته به طور غیر مستقیم تأییدکننده اثرات پیش گیری کننده اعمال باورهای دینی در خصوص مصرف مواد مخدر است و با یافته های گارتنر (1996); لارچ و هاگس (1985); کوئینگ و همکاران (1992) هماهنگ است. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که انجام اعمال دینی یا داشتن باورهای دینی در برخورد با استرس های زندگی باعث تخفیف اثرات استرس شده و فرد را از مصرف مواد یا پناه بردن به الگوهای رفتاری نامناسب باز می دارد. به عبارت دیگر, این تفاوت می تواند به ماهیت دین دار بودن افراد مرتبط باشد, به طوری که داشتن باورهای دینی (که با روش های مقابله دینی هم بستگی بالایی دارد) و جایز ندانستن مصرف مواد مخدر باعث جلوگیری و بازداری فرد از مصرف این مواد می شود.
از طرف دیگر, برخی محققان گزارش کرده اند که با افزایش سن احتمالاً میزان اعتقادات دینی افراد بیشتر شده و لذا میزان به کارگیری مقابله های دینی نیز بیشتر می شود. نتایج مطالعه ما در این رابطه هم بستگی معناداری را بین متغیر سن و مقابله دینی نشان نداد (7%=r). یکی از دلایل عدم ارتباط بین سن و به کارگیری مقابله دینی در مطالعه حاضر دامنه نسبتاً محدود سنّی (55 ـ21) اکثر آزمودنی های مطالعه است. به طوری که میانگین سن آنها حدود 35 سال بود و این احتمال وجود دارد که با گسترش دامنه سنّی افراد مورد بررسی, نتیجه تغییر کند.
گزارش های دیگر در ادبیات تحقیق بیان گر این است که میزان به کارگیری مقابله های دینی در افراد با سطوح تحصیلی مختلف متفاوت است (پهلوانی و همکاران, 1375; کراوس, 1998) در این راستا نیز پژوهش گران فرضیه ای طرح و چندین مقایسه آماری انجام دادند. ابتدا کل آزمودنی های مطالعه (معتاد و غیر معتاد) بر حسب تحصیلات به دو گروه کلی زیر دیپلم و بالاتر از دیپلم تقسیم شدند. سپس نمرات مقابله دینی آنها مقایسه شد, همان طور که در جدول4ـ1 مشاهده می شود, نتایج تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان نداد و علی رغم این که افراد با تحصیلات زیر دیپلم نسبت به افراد تحصیلات بالاتر به کارگیری مقابله های دینی بیشتری را گزارش کردند, اما تفاوت بین دو گروه تحصیلی از لحاظ میزان استفاده از مقابله های دینی معنادار نیست. این یافته با نتایج برخی مطالعات گزارش شده هماهنگ نیست. یکی از علل این ناهماهنگی می تواند به نوع آزمودنی های شرکت کننده در مطالعه مربوط باشد, چرا که آزمودنی های مطالعه کراوس (1998) را صرفاً افراد سال مند تشکیل می دادند و در مطالعه پهلوانی و همکاران (1375) نیز نمونه پژوهش شامل دانشجویان گروه پزشکی بود.
جدول4ـ1: میانگین, انحراف معیار و مقدار t نمره مقابله دینی کل افراد معتاد بر حسب تحصیلات
متغییر
میانگین
نحراف میعار
آزمون t
p
گروه
معتاد
غیر معتاد
4 / 74
7 / 78
14
25 / 24
69%
05 / 0
N.S
05 t (65) = 1/67
مقایسه نمرات مقابله دینی در دو سطح تحصیلی ذکر شده در هر گروه (معتاد و غیر معتاد) به طور جداگانه نیز انجام شد که باز هم تفاوت معناداری بین دو گروه تحصیلی از لحاظ میزان به کارگیری مقابله دینی مشاهده نشد (جدول5 ـ1)
جدول5 ـ1: میانگین, انحراف معیار و مقدار t نمره مقابله دینی افراد معتاد بر حسب تحصیلات
متغیر
میانگین
انحراف میعار
آزمون t
P
گروه
معتاد
غیر معتاد
5 / 65
85 / 72
1 / 10
3 / 28
9%
05 / 0
N.S
در گروه افراد غیر معتاد مقدار t محاسبه شده 36/1 به دست آمد که باز هم تفاوت معنادار نبود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که گرچه در هر سه مقایسه افراد با تحصیلات زیردیپلم نسبت به افراد با تحصیلات بالای دیپلم اندکی بیشتر از مقابله های دینی استفاده می کردند, این تفاوت از لحاظ آماری معنادار نبود.
در پایان ذکر این نکته لازم است که مطالعه حاضر نیز مثل هر پژوهش دیگر محدودیت های خاص خود را دارد. حجم نسبتاً کم و انتخاب غیر تصادفی نمونه های پژوهش و عدم کنترل برخی از متغیرهای مداخله گر (دین درونی ـ بیرونی و وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی) از جمله محدودیت های پژوهش حاضر هستند, لذا باید در تفسیر و تعمیم نتایج بسیار محتاط بود. نتایج حاضر را می توان با در نظر گرفتن محدودیت ها به عنوان سندی علمی برای ارائه آموزش های الهی و معنوی و مداخلات درمانی با محتوای روحانی و مشاوره دینی برای افراد تحت استرس تلقی کرد و از یافته حاضر به منظور آموزش افراد در مواجهه با استرس های زندگی کمک گرفت.
* کارشناس ارشد روان شناسی بالینی, انستیتو روان پزشکی تهران.
** دکتری روان شناسی بالینی, عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی.
کتاب نامه :
صفهانی, محمدمهدی (1374), (بهره گیری از برخی رهنمودهای الهی در پیش گیری و رویارویی با پیامدهای استرس), فصلنامه اندیشه و رفتار, سال اول, شماره4.
اردوباری, احمد (1366), راز طول عمر, جلد اول, انتشارات هدی.
پهلوانی, هاجر; ملکوتی, کاظم و براهنی, محمدتقی (1375). بررسی میزان استرس, شیوه های مقابله و وضعیت سلامت روانی افراد ناباور, پایان نامه کارشناسی ارشد, انستیتو روان پزشکی تهران.
پهلوانی, هاجر; کیانپور, محسن و عیدوزهی, محمد (1378). (مقایسه شیوه های مقابله ای در افراد معتاد با غیر معتاد), ارائه شده در اولین کنگره سراسری راهکارهای بهداشتی مبارزه با اعتیاد, دانشگاه علوم پزشکی زاهدان.
پهلوانی, هاجر; دولتشاهی, بروز و واعظی, سید احمد (1375), (بررسی رابطه بین به کارگیری مقابله های دینی و سلامت روانی), اولین همایش نقش دین در بهداشت روان, سال 1376.
جوانبخت, مریم (1378), (مقایسه شیوه های مقابله ای و نگرش های ناسالم در معتادان مواد مخدر با گروه شاهد غیر معتاد), اولین کنگره سراسری راهکارهای بهداشتی مبارزه با اعتیاد, دانشگاه علوم پزشکی زاهدان.
داویدیان, هاراطون (1376), (بهداشت روان از دیدگاه ادیان توحیدی), اولین همایش نقش دین در بهداشت روان, دانشگاه علوم پزشکی ایران, آذرماه1376.
سرگلزایی, محمدرضا (1380), ترک اعتیاد موفق, انتشارات دانشگاه علوم پزشکی مشهد.
Bickal, C and etal (1998), Perceived Stess-religious coping styles and depressed effect , Journal of psychology and chyistionity, 17(1), pp-42.
Carver, C. S; Schier, M. F. and weintran, J. K (1989), Assessing coping strategies: A heoretically based approach , Journal of personality and social psychology, vol.56, No.2, p.267-283.
Hynes, G., J. Callan; v.g.; Terry, D. J. and Gallois, C. (1992), زThe psychological well-being of infertile woman after a failed IVF attempt: The effect of copingس, Journal of Medical psychology, vol.65, p.269-278.
Koening, H. G. (1992), Religion and prevention of illness in Later Life In K. I. Pargament K. I. Maton & Hess, R. E. (eds). Religion and prevention in mental health, Research Division, and Action Aaworth Press Inc.
Larch, B. & Hughes, H (1985), زReligion and youth substance Useس, Journal of religious and Health, 24 (3), p.197-206.
Nealman, J. & Persaud, R. (1995), Why do psychiatrists neglect religion , British Journal of Medical psychology, 63, p.169-78.
Roberts, K. A. (1992), A Sociological overview: mental health implications of religio-cultural megutrends in the united state. In Pergament, K. T. Maton, I and Hess, R. E. (Editors), Religion and Prevention in Mental Health, Haworth press Inc.
Tix, A. P., Frazier, P. A. (1998), زThe use of religious coping during stressful Life sventsس, Journal consulting and clinical Psychology, 66 )2), p.417-422.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ