سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند، دانشمند نمی شود، تا اینکه . . .در برابر دانشش چیزی از کالای پست دنیا نگیرد . [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 89 مرداد 24 , ساعت 11:23 صبح

میزان و مقایسه شیوع اختلالات رفتاری خواهران و برادران با و بدون کودک عقب مانده ذهنی

پژوهشگر : اصغر میر محرابی

 

چکیده

هدف :این پژوهش به منظور بررسی میزان شیوع اختلالهای رفتاری خواهران و برادران کودک عقب مانده ذهنی و مقایسه آن با کودکان عادی انجام شده است .روش:این تحقیق بر روی نمونه ای به حجم 276 نفر صورت گرفته است . از این تعداد خواهران و برادران 146 دانش آموز عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و 130 دانش آموز عادی بودند .که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از پرسشنامه اختلالها رفتاری آخن باخ فرم والدین (CBCL) به منظور شناسایی اختلالهای رفتاری در خواهران و برادران استفاده شد.برای توصیف داده ها از روشهای آمار توصیفی مانند فراوانی و در صدو برای پاسخ گویی به سئولات و فرضیات پژوهش از آزمون خی دو استفاده شد.یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که1- 26 درصد خواهران و برادران کودک عقب مانده دارای اختلالهای رفتاری هستند در حالی که خواهران و برادران کودک عادی 7/7 درصد دچاراختلالهای   رفتاری هستند واین تفاوت ازنظر آماری معناداراست2- تفاوت معناداربین میزان شیوع اختلالات رفتاری خواهر و برادران کودک عقب مانده ذهنی یافت نشد3-تفاوت معنا داری بین شیوع اختلالات رفتاری خواهران و برادران کوک عقب مانده تابع جنسیت کودک عقب مانده نیستیافته های جانبی:میزان اختلال اضطراب دانش آموزان دختر به طور معنادار بیشتر از دانش آموزان پسر است میزان شیوع اختلالهای رفتاری به طور معنا داری با افزایش سن خواهران و برادران افزایش می یابد. میزان شیوع پرخاشگری و گوشه گیری ، خواهر و برادرانی که برادر عقب مانده دارند به طور معنا داربیشتر از آنهایی که خواهر عقب مانده دارند بود. میزان شیوع اضطراب خواهر و برادرانی که خواهر عقب مانده دارندبه طورز معنا دار بیشتر از آنهایی که برادر عقب مانده دارند بود.و در کل   میزان شیوع اختلالها ی رفتاری خواهران و برادران کودک عقب مانده تابع جنسیت کودک عقب مانده نیست. در این پژوهش بین اختلالهای رفتاری و سن پدر، سن مادر، تحصیلات پدر ومادر،جنسیت کودک عقب مانده،شغل پدر ،تعداد اعضاءخانواده رابطه معنا دار به دست نیامد نتیجه گیری: بطور کلی یافته های پژوهش نشان می دهند که حضور کودک عقب مانده ذهنی بر افزایش شیوع اختلالات سایر فرزندان بی تاثیر نیست و باعث افزایش اختلالات رفتاری سایر فرزندان خواهد شد

 

 

مقدمه

کودکان با اختلالهای رفتاری مشکلات گوناگونی دارند این کودک دارای فرخنای توجه کوتاهی هستند ،عزت نفس پایینی دارند ،در ارتباط با اعضای خانواده ،اطرافیان ومردم مشکل دارند وبه آسانی ناکام می شوند. (سوزر و دالر،2006)

 تکانشگری ،بی قراری وبیش فعالی ،پرخاشگری دروغگویی ودزدی ،عملکرد تحصیلی ضعیف و ادراک ضعیف از خودکارآمدی و شایستگی اجتماعی نیز از ویژگی های کودکان و نوجوانان دارای اختلال های رفتاری است . (انجمن روان پزشکی آمریکا،1994)همچنین خود آزاری ،دیگر آزاری ،تخریب محیط ،نافرمانی ،حرکات و گفتار کلیشه ای و گوشه گیری از دیگر ویژگیهای کودکان و نوجوانا ن داری اختلالهای رفتاری است .(فارل 2006)

این قبیل الگوهای رفتاری در خانه ،مدرسه و در برخورد با همسالان دیده می شوند .   اگر این الگوها تداوم یابند ممکن است منجر به مشکلات عمده ای در سازگاری شوند واز کیفیت زندگی بکاهند . (شجاعی وهمکاران،1387)وضعیت اقتصادی اجتماعی ضعیف،عدم شایستگی اجتماعی ،سوءاستفاده از کودک ،تعداد زیاد اعضای خانواده ،مشکلات زناشویی از قبیل جدایی ،طلاق ،اختلافات خانوادگی ،ناسازگاری والدین وخشونت خانوادگی ومشکلات والدین از قبیل مشکلات و بیماری های روانی ،جسمانی ورفتارهای بزهکارانه از جمله عوامل خطر ساز ابتلای کودکان و نوجوانان به اختلال های رفتاری هستند. (گونی،بلک،وبالدینی،1998)

اختلالات رفتاری احتمال ابتلای افراد به سوء مصرف مواد ،فعالیت های بزهکارانه ،اختلالات اضطرابی و خلقی ،ناتوانی یادگیری ،اختلالات عصبی روان شناختی واختلال شخصیت مرزی را افزایش می دهدند.

مک ماهون (1994)در برسی های مختلف به صورت پایدار وهماهنگ نشان دادمشکلات رفتاردر دوران کودکی پیش بینی کننده افزایش احتمال ابتلا به اختلالات روان پزشکی در دوران نوجوانی و بزرگسالی است پیامد ها و عوارض مشکلات رفتاری در زندگی فردی و اجتماعی کودک و حتی برای اطرافیان و اجتماعی که وی در آن قرار دارد ، معضلات بازدارنده ی بسیاری ایجاد نموده وبه عبارتی تمامی جنبه های زند گی فردی و اجتماعی را تحت تاثیر قرا می دهد.آگاهی از میزان شیوع می تواند در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها برای بر نامه ها ی مداخله ای مفید باشد.(اسلامیه1378 )

پیترسن (1961)چنین می نویسد ((در یک مورد کودک احساسات خودرا بیرون می ریزد و جامعه دچار رنج و صدمه می گردد. در مورد دیگر ،احساسات کودک فرصت بروز پیدا نمی کنند وکودک خود رنج می برد ))آشنباک (1966)فاکتور دو قطبی خود را ((درون انداز ))در مقابل ((برون انداز ))نام می گذارد .(مهریار ،1376) بلسکی و سیلوا (2001)در پژوهشی نشان دادند که 2/25 درصد از دانش آموزان مقطع ابتدایی مبتلا به اختلالهای رفتاری هستند.

بنا به راهنمای آماری تشخیص اختلالات روانی (انجمن روانپزشکی امریکا 1994)شیوع اختلالات رفتاری از جمله اختلالات سلوک در دهه های اخیر افزایش یافته و در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی است.

میزان اختلال سلوک به میزان وسیعی بر حسب جمعیت آماری و روشهای تشخیص متفاوت است . برای پسران زیر 18 سال میزان شیوع از 6تا 16 درصد و برای دختران از 2تا 9در صد متغیر است .(کاپلان 1997تر جمه پور افکار )

روزنبلات(1998) در چهار دهه گذشته 52مطالعه را که همگی در زمینه شیوع اختلاهای کودکان و نوجوانان انجام شده بود مورد تجزیه و تحلیل قرار دادو نتایج حاصله را بدین شرح گزارش کرد:برآود میزان شیوع اختلال ها بین 1 تا 15 در صد و با میانگین 8/5 بود که نرخ متوسط شیوع اختلالها برا ی دوره پیش دبستانی 8 درصد و برای دوره قبل از بلوغ (مقاطع ابتدایی و راهنمایی)12درصد و برای دوره ی بلوغ و نو جوانی 15 درصد و برای گروههای بالاتر 18 درصد بود(به نقل از شجاعی و همکاران ،1387)

در پژوهش شجاعی و همکاران(1387) . یافته های پژوهش نشان داد که 4/22درصد دانش آموزان مبتلا به اختلال های رفتاری هستند.

اسلامیه(1387) نتایج این پژوهش نشان داد که 1- بیشتر دانش آموزان دوره ابتدایی (9/ 68درصد) فاقد اختلالات رفتاری و 1/31در صد از آنان دارای اختلالات رفتاری هستند.

براند(2000)در تحقیق خود به این نتیجه رسید که در بین کودکان 6تا 11 ساله از هر 18 نفر ،یک نفر ودر بین نوجوانان 12 تا 17 ساله از هر 15 نفر یک نفر مبتلا به اختلالهای رفتاری عاطفی هستند .(شجاعی1378).

پژوهش های مختلف ،نشان می دهد که تقریبا 30 درصد کودکان ونوجوانان در طول زندگی خود یک اختلال روان پزشکی قابل تشخیص را تجربه خواهند کرد ولی70 تا 80 درصد آنها مداخله ی مناسب را دریافت نمی کنند. این اختلال ها،به نقص عملکرد در زمینه های مختلف از جمله زمینه های تحصیلی و خانوادگی منجر می شود که در نهایت افت تحصیلی یا رفتارهای بزهکارانه راموجب می شود. (ایوانز و همکاران 2005)

مطالعات همه گیر شناسی در مورد شیوع و علل اختلالات رفتاری به دلایل چندی از اهمیت خاص برخوردارند : اولا توصیف عوامل آسیب زای اختلالات رفتاری به فهم هر چه بیشتر سبب شناسی آنها کمک می کند . ثانیا :می توان جمعیت هایی را که بیشتر در معرض خطر هستندشناسایی کرد . ثالثا :در ک قدرت نسبی عوامل خطر زای متفاوت امکان طرح ریزی بر نامه های مناسب جهت پیشگیری از این اختلالات را به ما می دهد . (اسلامیه1378)



لیست کل یادداشت های این وبلاگ