سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از مصاحبت با فاسقان، بدکاران و آنان که آشکارا مرتکب معصیت می شوند، بپرهیز . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 91 مرداد 19 , ساعت 4:30 عصر

عشق های آتشین؛ رهگذر خطرناک در مسیر زندگی جوانان
درباره عشق، عظمت و شکوه و یا جنون و بیمارى آن سخن بسیار گفته‌اند، و شاید کم‌تر کلمه‌اى باشد که این همه تعبیرات مختلف و متناقض درباره آن شده باشد.

بعضى از نویسندگان بزرگ گاهى آن را به قدرى بالا برده اند که گفته‌اند:
«عشق، افسر زندگى و سعادت جاودانى است».
(گوته آلمانى)
و یا به گفته «هزیه» عشق معمار عالم است.
«توماس مان» از اثر معجزه آساى عشق سخن گفته و معتقد است که: «عشق روح را تواناتر و انسان را زنده دل نگه مى‌دارد».
عدّه‌اى از فلاسفه بزرگ شرق، پا را از این هم فراتر نهاده و عقیده دارند: «هر حرکت و جنبشى در جهان است ناشى، از یک نوع (عشق) مى‌باشد، حتى حرکات افلاک و کرات عالم بالا»!
و البتّه اگر این کلمه را به معناى وسیع خود - یعنى هر نوع کشش و جاذبه فوق العاده - تفسیر کنیم باید گفتار آن‌ها را تأیید کرد، چه جاذبه‌اى از جاذبه عمومى نیرومندتر و بنابراین چه عشقى از آن آتشین‌تر؟!
در برابر این همه تعبیرات و تفسیرهاى جالب، عده‌اى دیگر از نویسندگان و فلاسفه، زننده ترین حملات و اتهامات را نثار «عشق» کرده و آن را تا سرحدّ یک بیمارى نفرت انگیز تحقیر نموده‌اند.
یکى از نویسندگان معروف شرق می‌گوید: «عشق مانند سل و سرطان و نقرس، بیمارى مزمنى است که آدم عاقل باید از آن فرار کند»!
بعضى دیگر همچون «کوپرنیک» دانشمند معروف فلکى که خواسته است در تحقیر خود، جانب عشق را کمى نگه دارد، گفته است: «عشق را اگر یک نوع جنون ندانیم لا اقلّ عصاره‌اى از مغزهاى ناتوان است»!
این تفسیرهاى فوق‌‌العاده ضد و نقیض را آن هم درباره کلمه‌اى که از متداول ترین کلمات در ادبیات و شعر و حتى سخنان روزمره است، نباید حمل بر تناقض در قضاوت در مورد یک واقعیت معین دانست بلکه این اختلاف، در واقع، از اختلاف در زوایه دید قضاوت کنندگان سرچشمه مى‌گیرد.
یعنى هر یک از این نویسندگان و دانشمندان در واقع یکى از چهره‌های عشق را که شاید در زندگى خود بیش‌تر با آن مواجه بوده است مورد بحث قرار داده، در این صورت باید اعتراف کرد که:
اگر منظور از عشق یک کشش و جاذبه نیرومند و خارق العاده میان دو انسان، یا به طور کلى دو موجود (اعم از انسان، حیوان، گیاه و موجود بى جان) در مسیر یک هدف عالى بوده باشد چه از آن بالاتر تصوّر مى‌شود؟!
زیرا قدرت خلاقیت آن به قدرى عجیب است که مى‌تواند هر مانعى را تحت الشعاع خود قرار دهد و به سرعت همه موانع را در مسیر تکامل پشت سر بگذارد.
تمام تحسین هایى که از عشق شده به خاطر همین خلاقیت و نیروى عظیم و بى نظیر آن است، چنان که مى‌دانیم بسیارى از عالى ترین شاهکارهاى ادبى معمارى، و هنرى به معناى واقعى در سایه چنین جاذبه‌اى به وجود آمده است.
امّا اگر منظور از عشق، جاذبه و کشش نیرومندى باشد که دو انسان را به گناه، آلودگى، و سقوط در لجنزار عصیان و فحشا بکشاند هر چه در مذمت آن گفته شود کم است؛ زیرا لکه‌های ننگ آن، چنان پررنگ و ثابت است که به این آسانى پاک شدنى نیست.
و اگر منظور، آن جاذبه دیوانه کننده‌اى باشد که عقل را به کلى ویران کرده، از کار مى‌اندازد، و انسان بر اثر آن دست به هر کار جنون آمیزى مى‌زند، هر چه درباره تحقیر آن نیز گفته شود بجاست.
خلاصه عشق از دریچه‌های دید مختلف، چهره‌های فوق العاده گوناگون دارد. بنابراین هم ستایش‌ها و هم تحقیرهاى آن هر دو بجاست.
ادامه مطلب عشق های آتشین؛ رهگذر خطرناک در مسیر زندگی جوانان...


لیست کل یادداشت های این وبلاگ